تولد پیشاپیش
من این روزا تغییر رو خیلی حس می کنم و با اتفاقهایی که افتاده و رفتارهایی که جدیدا یاد گرفتم این حس به واقعیت خیلی نزدیکتر میشه مثلا اینکه الان من پنج تا دندون دارم و خیلی غذاهای جدید می تونم بخورم ، یا اینکه با کمک اجسام می تونم پاشم و یک قدم بردارم یا به راحتی چهار دست وپا از پله های داخل خونه بالا برم و مامان و بابا رو مجبور کنم که هر لحظه مواظب باشن که تنهایی از پله ها بالا نرم و خیلی کارای دیگه...... اینا رو گفتم که به یه چیزی برسم اونم اینه که پس فردا من یک ساله میشم و چون تولد من با ایام محرم همزمان شد بابا و مامان قبل از محرم یه جشن تولد تقریبا بزرگ برام گرفتن که پست مربوط به این جشن رو تو روز تولدم میز...
نویسنده :
مسیحا ناصری
17:24